مابعدالطبیعه چیست؟

مابعدالطبیعه، یا متافیزیک یا فلسفه اولی بررسی اصل وجود و هستی است؛ یعنی درک و فهم عقلانی اصول اولیه و اساسی واقعیتِ وجود و هستی. تمام علوم و رشته های علمی دیگر، وجود اشیا و موجودات را مفروض می گیرند؛ سپس قلمرو خاصی از وجود را جدا می سازند و صفات موجود را در آن حیطه بررسی می کنند. مثلا فیزیک به وجود اشیاء کاری ندارد، بلکه با اجسام از آن حیث که حرکت و سکون دارند، سرو کار دارد. یا زیست شناسی، موجودات را از آن جنبه که زنده اند و حیات دارند، بررسی می کند. اما مابعدالطبیعه تنها علمی است که در موجود از آن جنبه که وجود دارد، تامل می کند. ما از هر موجودی در عالم خارج دو چیز می فهمیم: ماهیت آن شیئ و وجود آن شیئ. ماهیت شیئ همان چیستی شیئ است. مثلاً می گوییم این چیست؟ و جواب می دهیم: درخت. درخت، ماهیت چیزی است که درخت می نامیم. اما این موجود که ماهیتش درخت است، یک وجودی هم دارد که ارتباطی بادرخت بودن آن ندارد و غیر از ماهیت آن است. به چه دلیل؟ زیرا ماهیت درخت می تواند هم موجود باشد وهم معدوم. یعنی هم وجود را بپذیرد و هم عدم را. چنانچه می گوییم: درخت وجود دارد یا درخت وجود ندارد. (یعنی وجود ضرورتا همیشه همراه با این ماهیت نیست.) به عنوان نمونه، درختی را تصور می کنیم که خیالی است و وجود واقعی ندارد. این درختِ خیالی ماهیت درخت را دارد، اما وجود واقعی ندارد. مابعدالطبیعه با درخت بودن درخت، یعنی با درخت از آن جنبه که درخت است، کاری ندارد، بلکه وجود درخت، یعنی درخت از آن جنبه که وجود دارد، را بررسی می کند. مابعدالطبیعه یا متافیزیک می خواهد کلی ترین و عامترین مسائل راکه در مورد هر چیزی می توان مطرح کرد، تعقیب کند. اساسا، مسائل مربوط به هر چیزی که وجود دارد. مسائلی مانند: ثبات و تغییر، این همانی، مکان، زمان، علیت، قوه وفعل، جوهر، عرض، وحدت و کثرت وغیره... . به عنوان نمونه چند سوال ما بعد الطبیعی را مطرح می کنیم: آیاهمه چیز در جهان واحد است و یک کل را تشکیل می دهد؟ آیاممکن است چیزی وجودداشته باشدو علت نداشته باشد؟ عدم چیست؟ آیاعدم می تواند وجود داشته باشد؟ جهان متناهی است یا نامتناهی؟ حقیقت زمان چیست؟ آیا ممکن است خدا وجود نداشته باشد؟ و سوالاتی مانند آن. تاریخ مابعد الطبیعه مابعد الطبیعه بخش اصلی فلسفه را تشکیل می دهد و اولین سوالات فلسفی تاریخ، سوالاتی مابعد الطبیعی بودند. یونانیان باستان می دیدند که همه چیز در حال تغییر است. هر چیزی به وجود می آید، مدتی هست و بعد نابود می شود. انسان متولد می شود، مدتی زندگی می کند و بعد می میرد و تمام جهان اینگونه در حال حرکت دائمی است. اما آنها همچنین دریافتند که علی رغم هر گونه تغییر و دگرگونی، باید چیزی ثابت و پایدار وجود داشته باشد. چرا؟ زیرا اساسا تغییر، همواره تغییر یک چیز است و تغییر و حرکت، از چیزی به چیزی دیگر است. باید چیزی که اولی و اساسی و پایدار است و صور گوناگون به خود می گیرد و حامل این جریان تغییر است، وجود داشته باشد. تمام این تفکرات، تاملات مابعد الطبیعی بود و از آن پس هر یک از فلاسفه یونانی عنصر و یا ماده ای را انتخاب می کرد که فکر می کرد ماده نخستین است. ارسطو مابعدالطبیعه را به اوج خود رساند و مفاهیم اساسی آن را به وجود آورد. اساسا نام مابعد الطبیعه به بخشی از نوشته های او که مربوط به فلسفه اولی است، اطلاق می شود. خود ارسطو این کلمه را به کار برای این مباحث به کار نبرد، بلکه این مباحث به این دلیل مابعد الطبیعه نام گرفت که در قرن اول پیش از میلاد، شخصی به نام آندرونیکوس رودسی، آثار ارسطو را جمع آوری و تنظیم می کرد. او کتابی را که امروزه به مابعد الطبیعه یا متافیزیک معروف است، بعد از کتاب طبیعت یا فیزیک قرارداد و به این جهت، اسم آن را متافیزیک گذاشت که در یونانی یعنی آنچه بعد از فیزیک (کتاب فیزیک )می آید. ( وبه همین ترتیب، مابعدالطبیعه که لغتی عربی است، یعنی آنچه بعد از طبیعت می آید و هر دو واژه به یک معنا ست.) از آن پس، این نوع مباحث، ما بعد الطبیعه یا متافیزیک و اصطلاحاتش، اصطلاحات مابعدالطبیعی نام گرفت. معنای دیگر ما بعد الطبیعه معنای دیگر مابعدالطبیعه که به تعریف اصلی آن نزدیک است، الهیات می باشد. به این صورت که: بعضی از فلاسفه گفته اند: اگر موجود نامتغیری وجود داشته باشد، مابعد الطبیعه آن وجود را مطالعه می کند، نه شیئ متغیر و فساد پذیر را. زیرا مابعدالطبیعه اصولا با موجود از آن حیث که وجود دارد، سروکار دارد. حقیقت و واقعیت اصلی وجود نیز در آنچه تغیر ناپذیر و قائم به خود است، نشان داده می شود، نه در آنچه دستخوش تغییر است و بعدا نابود خواهد شد. این موجود نامتغییر و نامتحرک، خودش علت حرکت همه موجودات دیگر است، زیرا همه حرکتها باید به علتی ختم شود که خود آن علت، نامتحرک باشد. این موجود بی حرکت که دارای طبیعت کامل وجود است، صفت الهی دارد. خداست که همه موجودات دیگر را حرکت می دهد و به همین خاطر به نظر این فیلسوفان، مابعدالطبیعه را باید الهیات نامید و مباحث آن نیز باید به امور ورای حس و تجربه و به اصطلاح امور ماوراء الطبیعه و غیر مادی اختصاص یابد. برای آگاهی از نظرات فلاسفه در مورد مابعدالطبیعه، بنگرید



:: موضوعات مرتبط: کشف و حل علل علوم غریبه , کشف و حل علل علوم غریبه , ,
:: برچسب‌ها: مابعد،الطبیعه،چیست؟ ,
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : موسوی
تاریخ : سه شنبه
متافیزیک چیست ؟

ریشه لغوی « فیزیک » در اصل لغتی یونانی به معنی « طبیعت » است و « متا » نیز به معنی « فراتر » و « مابعد » است. لذا متافیزیک را در زبان فارسی به فراماده ، فوق‌العاده ، مابعد طبیعت و.... آورده‌اند. مقدمه فیزیک عبارتست از پدیده‌هایی که با حواس پنجگانه خود در حالت عادی احساس می‌کنیم. بنابراین برای دریافت متافیزیک باید از حواس برتر بهره جست. پس متافیزیک عرصه باور کردن و فیزیک عرصه داشتن است. یعنی هرگاه بخواهیم چیزی را از راه مشاهده بدانیم، وارد عرصه باور می‌شویم. به عنوان مثال ، موجودات فیزیکی مانند سنگ ، پرنده ، انسان و آب را مشاهده می‌کنیم و لذا این مشاهده عینی و تجربی است. اما موجودات متافیزیکی مانند جن و روح را نمی‌توانیم مشاهده کنیم. بنابراین وارد عرصه باور می‌شویم و این همان متافیزیک است. رابطه فیزیک و متافیزیک از آنچه به صورت مقدمه ارائه شد، می‌توان نتیجه گرفت که آنچه از نظر فیزیک غیرقابل توجیه باشد، مربوط به متافیزیک است. فیزیک و متافیزیک دو مجموعه مجزا هستند که هیچ وجه مشترکی ندارند. فیزیک محدود به فضا و زمان است، در صورتی که متافیزیک فراتر از فضا و زمان است. اگر علم متافیزیک در عالم ماده و منطق ما قابل اثبات نباشد و قابلیت درک و فهم برای همه را نداشته باشد، دلیل بر نادرستی آن نیست. همچنین یک سری ذهنیت‌های خیالی در رابطه با آن که مربوط به عالم ماورای جهان می‌شود، ربطی به متافیزیک ندارد. آیا ندیدن دلیل بر نبودن است؟ همانطوری که یک عالم مادی وجود دارد که اسب علم و دانش تجربی بشر در آن به تاخت و تاز می‌پردازد و هر روز پرده از اسرار آن برداشته می‌شود، یک عالم غیرمادی نیز احتمالا وجود دارد و می‌توان گفت که اگر قادر به درک آن نباشیم، نمی‌توانیم ندانستن خود را دلیل بر فقدان آن بدانیم. به عنوان مثال ، می‌توان گفت که وجود حضرت احدیت را نمی‌توان با چشم مادی مشاهده نمود، ولی این امر دلیلی بر رد وجود او نیست. البته لازم به ذکر است که این مقایسه بسیار نادرست است. چون وجود مقدس خداوند ، هرچند به چشم ظاهر قابل روئیت نیست، اما با چشم دل همواره قابل دیدن است و اگر انسان اندک بهره‌ای از عقل و دانش داشته باشد، به راحتی می‌تواند وجود خداوند را با پوست و گوشت خود احساس کند. چون همانگونه که در آیات قرآنی نیز آمده است، به هر طرف که رو کنیم، رو به سوی خداوند کرده‌ایم و از آثار خلقت بینهایت زیاد و بی شمار او نیز می‌توان پی به وجود او برد. آیا جهان و هستی همان است که می‌بینیم؟ هستی تنها همین نیست که با چشم سر می‌بینیم و با حواس پنجگانه خود احساس می‌کنیم. البته آنچه را هم که می‌بینیم و حس می‌کنیم در واقع همه حقیقت اشیا نیست. در ورای این عالم محسوس عالم‌هایی وجود دارد که نامرئی و نامحسوس است و می‌توان از آنها تعبیر به جهان غیب نمود. در عمق جهان متافیزیکی هم حقیقت نابی وجود دارد که فراتر از ماده است. جهان غیب را باید با چشمی دیگر و نگاهی متفاوت دید. به بیان دیگر ، باید با چشم دل و با گوش جان به سراغ جهان غیب رفت. در واقع ، بخشی از رسالت پیامبران و رسولان الهی نیز این بوده است که چشم و گوش بشر را به همین حقایق بگشایند و به این ترتیب به دید انسان وسعت بخشند و به او یاد بدهند که فقط جلوی پای خود را نبیند و در آفاق گسترده سفر کرده و تنها به سطح ظاهری اشیا بسنده نکند و به ژرفنای عالم پی برد. ارتباط متافیزیک و هیپنوتیزم واژه « هیپنوتیزم » از یک کلمه یونانی که به معنی « خواب » است، گرفته شده است. در واقع هیپنوتیزم وضعیت یا حالتی است که طی آن فرد می‌تواند ، عکس‌العمل‌های خاصی در پاسخ به تلقینات از خود نشان دهد. امروزه هیپنوتیزم به صورت یک علم پذیرفته شده است و کاربردهای فراوان دارد. از این جمله می‌توان به تسکین درد بیماران ، ایجاد بی حسی و بیهوشی در بیماران ، تقویت حافظه ، تسهیل در امر یادگیری ، ایجاد و تقویت انگیزه برای مطالعه ، افزایش خلاقیت و غیره اشاره کرد. برخی معتقدند که در مراحل عمیق خلسه‌های هیپنوتیک می‌توان به ورای بعد مکان و زمان دست یافت. مشروعیت علمی متافیزیک در مورد متافیزیک بحث و جدلهای گوناگونی وجود دارد. برخی از نظر علمی آن را قبول کرده و برخی آن را زاییده تخیلات بشری می‌دانند. به هر حال متافیزیک به عنوان یک علم در کنار علوم دیگر وجود دارد. هرچند که در دانشگاههای معتبر رشته خاصی به عنوان متافیزیک که افرادی در سطح دکتری بتوانند در آن فارغ‌التحصیل شوند، وجود ندارد. البته در برخی کالج‌های خصوصی جاهای دیگر چنین چیزی وجود دارد



:: موضوعات مرتبط: کشف و حل علل علوم غریبه , کشف و حل علل علوم غریبه , ,
:: برچسب‌ها: متافیزیک،چیست ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : موسوی
تاریخ : سه شنبه
جلب محبوب با ذکر بسم الله

جلب الحبيب بالبسملة جلب محبوب با « بسم الله الرحمن الرحیم » جلب الحبيب بالبسملة فى دقائق معدودة سيعود لك حبيبك فورا باذن الله تعالى  الدعاء و التضرع لله له فضل كبير حيث يقربنا لله سبحانه و تعالى و يجعل الله يعطى للعبد ما يريد. اليوم سندعو الله سبحانه و تعالى بالبسملة ليعيد لنا الحبيب او الزوج فورا باذن الله تعالى دعاء البسملة وهو : جلب محبوب با بسم الله الرحمن الرحیم ، در عرض چند دقیقه . بزودی و فورا محبوب به شما بازمیگردد به اذن الله تعالی ؛؛ جهت سفارش و انجام دادن به استاد بزرگ موسوی پیام دهید



:: موضوعات مرتبط: کشف و حل علل علوم غریبه , ,
:: برچسب‌ها: جلب , معشوق , بابسم الله ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : موسوی
تاریخ :